آموزش رسم الخط لری پاپریک (ڤانوم نهاڌن تورهؽل لوری پاپریک) درس چهارم : شوا اْ ecirc; شاید تا کنون متوجه نشده باشید که در زبان مردم لر دو نوع #کسره وجود دارد یکی #کسره_کشیده است درست مثل کسره فارسی ولی دیگری یک نوع #کسره_خفیف است. کسره خفیف بیشتر در زبان مردم لرستان_فیلی و بختیاری_چارلنگ وجود دارد ولی در همه مناطق لرنشین وجود دارد اما با کاربرد کمتری نسبت به مناطق ذکر شده. در انگلیسی نیز دو نوع کسره وجود دارد که اگر در لغتنامه هایی که تلفظ کلمات را با الفبای_بین_المللی_آوانگاری موسوم به IPA ثبت کرده اند توجه کنید هم کاراکتر/ e/ را داریم و هم کاراکتر /ə/ را که کسره خفیف مورد نظر ماست. این کاراکتر/ə / که در اینجا کسره خفیف به آن گفتیم و در فارسی وجود ندارد را در آواشناسی rdquo; شوا (schwa ) می نامند. به علت آشنا نبودن مخاطبان با مبانی آواشناسی ما ویژگی های آوایی واکه( مصوت) شوا را در اینجا ذکر نمی کنیم. پس با این اوصاف، ما در لری هم کسره داریم و هم شوا.در خط لوریتین جهت نمایش تلفظ دقیق لری، کسره را با e نمایش می دهیم ولی شوا را با ecirc;. پس داریم: e (کسره ی همانند کسره فارسی) ecirc; (شوا، نوعی کسره خفیف لری) مثال از واژگان دارای واکه شوا: واکه= حرف صدادار، مصوت شوا: نوعی کسره خفیف در لری، انگلیسی و ( تلفظ دقیق واژه شوا را دوستان پرسیده بودند . بخوانید شوئا/ شوآ). در کلمه <<برار>>: تلفظ کسره در این کلمه berār نیست بلکه becirc;rār است. کاراکتر e همان کسره فارسی را نشان می دهد. چند مثال دیگر: secirc;: عدد ۳ se: نگاه کن، مخفف سیل decirc;: از de: دیگر مثلا de basa: دیگر بس است یا تلفظ بهار در لرستان فِیلی نه بَهار است نه بِهار(مثل کسره فارسی) بلکه شوا است becirc;hār mačecirc;m می روم micirc;kecirc;m: انجام می دهم muscaron;ecirc;m/ mouecirc;m می گویم nārecirc;m: ندارم ولی هیچ لری نمی گوید nārem یا berār که در اینصورت انگار یک تهرانی است که می خواهد لری صحبت کند بلکه در این واژگان به جای کسره از شوا (ecirc;) استفاده می کند. nārecirc;m/ becirc;rār مثال هایی از وجود شوا( کسره خفیف لری .) در لری_بختیاری: کاراکتر e : کسره فارسی کاراکتر ecirc;: شوا (schwa) kecirc;tāvecirc;s کتابش، کتاب او decirc;rārecirc;s i simene درش بیاور این سیم را romecirc;s/ romecirc;st ویران شد، تخریب شد vecirc;čirnecirc;s/ becirc;črinecirc;s آب آن را بگیر korecirc;s پسرش vecirc;caron;ecirc;s/ becirc;caron;ecirc;s او را بکش توجه کنید نمی گوییم becaron;es این تلفظ مثلا شبیه تلفظ یک تهرانی است که لری بختیاری تازه یاد گرفته باشد. zecirc; از نمی گوییم ze vorqecirc;lecirc;necirc;s آن را بر عکس کن، غلتش بده becirc;zanecirc;s آن را بزن zecirc;hescaron;t/ zecirc;hesď زندگی_ آسایش zecirc; yak vorčokecirc;s از هم باز شد vecirc;pecirc;leynecirc;s آغشته اش کن و آخرین مثال یک عبارت بسیار مشهور: شعار هواداران تیم نفت مسجدسلیمان : بنس منس becirc;necirc;s mecirc;necirc;s آن( توپ) را در درون( دروازه ) بگذار. آموزش شوا اْ ecirc;: ساْ: عدد ۳ secirc;( با شوا) ولی ⬅️ ساٛ: نگاه کن se (با کسره) داْ: از decirc; ( با شوا) ولی⬅️ داٛ: دیگر با رسم الخط فارسی نمی توان تفاوت تلفظ اینها را نشان داد و جالب است که مثلا در این دو مورد و موارد متعدد دیگری معنی را عوض می کنند. اما توضیح یک قاعده نگارشی مهم برای شوا: شوا را فقط در اول کلمه یا آخر کلمه می نویسیم و بقیه جاها در این بین که صدای شوا داشته باشد کاراکتر شوا را نمی نویسیم. اما چرا؟!! دوستان توجه کنید که کاراکترهای فتحه، کسره و شوا هر سه برپایه الف است و خیلی جاها در وسط کلمه شوا داریم اگر قرار باشد شواهای وسط کلمه را هم بنویسیم تعداد الف ها زیاد می شود و ممکن است ترکیب کلمه ناموزون شود. مثلا درارنِس/ درارنش: بیرونش بیاورند اگر قرار باشد شواهای وسط را هم بنویسیم چنین می شود:⬅️داْرارٱناْس/ داْراراٛناْش ،که تعداد الف ها زیاد و ناموزون می شود ولی با این قاعده عدم درج شواهای وسط می شود⬅️ #درارٱنس/ #درارٱنش، که خوش ساخت و کوتاهتر است. یا بخواهیم بنویسیم: برارکَم می شود: باْرارکٱم، ولی با اعمال قاعده عدم درج شواهای وسط می شود⬅️: برارکٱم پس می نویسیم: ⬅️برار ( نه باْرار ، هرچند بعد از ب صدای شوا یا همان کسره خفیف داریم ولی چون شوای اول یا آخر کلمه نیست طبق این قاعده آن را درج نمی کنیم). ستار( آرامش، قرار) ولی ⬅️ ساْتار نمی نویسیم مثال هایی با آموخته های ما با خط پاپریک تا کنون جهت تقویت بیشتر: خ.ف: خط فارسی گٱپ: بزرگ( خ.ف: گپ) گوپ: دهان( خ.ف: گپ) رٱت: رفت( خ.ف: رت) مٱزونی: می دانی( خ.ف: مزونی) ماٛرٱ: می رود( خ.ف: میره, مئره) نمٱچم: نمی روم( خ.ف: نمَچم) یو گٱپاٛ: این بزرگ است( خ.ف: یو گَپِه) کٱر: ناشنوا کور: پسر ایچو سٱرداٛ: اینجا سرد است( ایچو سردِه) ایچاْ گٱرمٱ: اینجا گرم است( ایچه گرمَه) گوتٱ: گفته است( خ.ف: گُتَه) رٱتٱ: رفته است( خ.ف: رَتَه) کور موناٛ: پسر من است( خ.ف: کُر مونِه) اْپورسوم: می پرسم ( خ.ف: اپُرسُم) مٱپرسم: می پرسم (خ.ف: مَپِرسِم)، کسره ها شوا هستند و شوای داخل کلمه نوشته نمی شود. مٱنداٛ: مانده است( خ.ف: مَندِه) مٱنٱ: مانده است( خ.ف: مَنَه) ڤٱنٱ: انداخته است_ خوانده است( خ.ف: وَنَه) ها تاٛ ماْ: پیش من است( خ. ف: ها تِه مه) نٱگوتٱ: نگفته است( خ. ف: نَگُتَه) ڤٱندوم: انداختم(:خ.ف: وَندُم) چند کلمه لری جنوبی( کهگیلویه و بویراحمد, ممسنی، لیروای .) با خط لری پاپریک: هٱنٱ: چشمه( خ .ف: هَنَه) بٱچٱل_نٱخٱستٱ: بچه ها خسته نباشید( خ.ف: بَچَل نه خسته) مو_کور_لوروم: من پسر لرم برۊهی: زنده باد, مرحبا ایچو داٛهدٱشتاٛ: اینجا دهدشت است لورٱل_کوچیر ۉ لورٱل گٱپۊ: لرهای کوچک و لرهای بزرگ خٱش_بی: خوش بود گٱپۊ : بزرگ کٱپ : دهان رٱه : رفت دۊنی : می دانی ایرٱڤاٛ : می رود نیرٱڤوم : نمی روم یاْ گٱپۊیٱ : این بزرگ است کٱر : ناشنوا ڤاٛیچاْ سٱرداٛ : اینجا سرد است ڤاٛیچاْ گٱرماٛ: اینجا گرم است رٱهتاٛ ( رٱتاٛ ): رفته است (خ.ف: رَهتِه، رَتِه) پورسٱش ایکنوم : می پرسم _ ازش میپرسم واٛیسایاٛ : مانده (خ.ف: وِیسایِه)

درس شانزدهم:کاراکتر(ۏ ö)

درس پانزدهم:کاراکتر(ݩ ň)

درس چهاردهم:لام_یائی(لٛ)

درس سیزدهم:کاراکتر(او aw)

درس دوازدهم:کاراکتر(ۉ ow-öw)

درس یازدهم:کاراکتر(ۋ ü)

درس دهم:کاراکتر(ۊ u)

شوا ,کسره ,ف ,خ ,s ,نمی ,خ ف ,است خ ,کسره خفیف ,کسره فارسی ,شوا را

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سواد آموزی وپرسش مهر در سال رونق تولید hala-harchi vlayate مطلب مفید در جستجوی ناکجا آباد postbz نقد و بررسي فيلم ها bahare-music Pr0zhe.Ir حرفهای من با خودم